عباس صفاری / ناگهان غیبم میزند
ایستاده در خط مقدم زبانِ روز؛ شاید این بهترین جایی است که میتوان برای عباس صفاری و شعرش متصور بود. مردی که به یاری مهاجرت توانسته بود با رویکرد متفاوتی به زبان شعر نگاه کند و جهان ادبی خود را به دور از تمامی حواشی و محافل، طوری بسازد که نتوانیم نقش او را در شعر معاصر فارسی نادیده بگیریم.
او که علاوه بر شعر دستی بر آتش هنرهای دیگر نیز داشت در طول عمر ۶۹ ساله خود نه برای هیچ جریان و خط فکری سینه چاک داد و نه بیتفاوت از کنار رخدادهای اجتماعی گذشت. صفاری به معرفتی در هنر دست یافته بود که شاید بتوان ادعا کرد بسیاری از همعصران او که میداندارِ شعر امروز هستند، قادر به درک آن نیستند. برای دانستن این نکته هم لازم نبود او را از نزدیک بشناسید، کافی بود کتابهایش را ورق بزنید تا اندیشۀ او را دریابید. او که در شعرش بزرگنمایی نمیکرد و ادعایی فراتر از آن آدم سادهای که بود نداشت. عشق، آرمان و آرزوهایش در شعر با زندگی امروزی فاصله نداشت. به جای نگاه سانتیمانتال بسیاری از کسانی که در جریان سادهنویسی شعر سپید قلم میزنند، او از ادارۀ (مالیات بر درآمد)، master card ، فرودگاه، استوا و پیکاسو حرف میزد. ترسی از اینکه تا جای ممکن شعر را به اندیشۀ امروزی نزدیک کند نداشت و در اجرای آن نه تنها موفق که جریانساز هم بود. این جنس از ادبیات، اینگونه خود را به شعر و شعر را به زیست بشر نزدیک کردن را بسیاری حاصل زندگی در سرزمینی دیگر میدانند. عاملی که اگرچه گاهی منجر به از دست رفتن بسیاری از تعصبات فرهنگی و زبانی میشود، اما این نکته تنها عامل موفقیت در شعر صفاری نیست.
توانایی او در واقع آمیختن روح شاعرانه، نگاه لطیف و انسانی، عاطفه و خیال در کنار استفاده از مفاهیم و زبان روز بود. صفاری شاعری بود که زندگی را فهمیده بود و میدانست مرگ چه نقطه پررنگی از آن است. مضمونی که مهمترین شعرهای او را به خود اختصاص داده است. او که حالا چه ساده همۀ افعالی که دربارهاش به کار میبریم ماضی است. که برای اندوه رفتنش بیشتر از هر چیزی شعرهایی با مضمون مرگ به جا گذاشته تا مجبور نباشیم در جستجوی پیام تسلیت دست به دامان گوگل شویم. عباس صفاری در غربت شراب مرگ را نوشید و برایمان خاطره مردی را به جا گذاشت که به دور از هیاهوی دنیا، کار هنری کرد و ماندگار شد. برای رفتن او چه میتوان گفت بهتر از آنچه خودش در شعرهایش گفته است:
کنار خاک که نشستید
سبکیِ مرطوب آن را
در دستهای ولرم خود بیازمایید
و ترسی از آن
به دل راه ندهید
اصلاً خاک را
دیوار فروافتادهای فرض کنید
که مردگان ما آنسویش
در قابهای تمام قد
انتظارمان را میکشند.
فراموشی تدریجی نیز
از خواص بیشمار خاک است
حالا با خیالِ تخت
به خانه بازگردید
و یادتان باشد
خاکسپردۀ شما
هیچ عکسی از آخرت خویش
برایتان پست نخواهد کرد.
* تیتر برگرفته از نام یکی از شعرهای عباس صفاری
دسته بندی : سبک زندگی
مقالات مرتبط
- کنفرانس مهم مایکروسافت سهشنبه ساعت ۳ صبح! به وقت تهران
- خستگی در پانزده پرده
- معرفی کتاب فوتبال علیه دشمن؛ رویارویی با فرهنگ و تاریخ از دریچۀ فوتبال
- راهنمای خرید محصولات مراقبت از پوست
- سفر شگفت انگیر به مریخ با عکس۳۶۰ درجه تعاملی از این سیاره
- عکس های منتخب مسابقه Sony Awards 2017 را ببینید
- مقایسه تمام سرویسهای ابری: Google Drive با Dropbox, SkyDrive, Box, iCloud و غیره
- پذیره نویسی خرید سهام دارا دوم در دیجی پی آغاز شد
- وقتی نویسندههای مهم، کتاب کودک مینویسند
- چرا بازار طراحی موشن گرافیک داغ است
- پرسپکتیو خطی و استفاده از آن در عکاسی
- چگونه لپ تاپ قدیمی را به کروم بوک تبدیل کنیم
- اندازه گیری دمای داخلی کنسول ایکس باکس سری ایکس با دوربین حرارت سنج
- بهترین مداد چشم ضد حساسیت و ضد آب
- اکسل با پشتیبانی از داده های سفارشی آپدیت شد
- با ثبت فردا همین حالا قوانین ثبت برند را از بر شوید!
- سه مدل جدید از ردمی نوت 9 ماه آینده عرضه خواهند شد
- راهنمای کامل عکاسی مدلینگ
- تاریخ عرضه نسخه نینتندو سوییچ بازی Super Mario 3D World مشخص شد
- ادوبی اعلام کرد که نسخه بعدی فوتوشاپ از ویندوز XP پشتیبانی نخواهد کرد
منبع : تیاندا