فتانه‌ی فمینیستی ضدجنگ

این رمان در بحبوحه جنگ جهانی دوم یعنی در شهریور ۱۳۲۱ چاپ شده است و می‌دانیم که نیروهای روس و انگلیس در سوم شهریور ۱۳۲۰ به ایران حمله می‌کنند. در زمانه‌ای که سایه سیاه جنگ و قحطی بر کشور سایه انداخته است این رمان منتشر می‌شود. این واکنش و پاسخ سریع نویسنده علیه جنگ و دعوت به صلح هم در نوع خود در ادبیات ایران قابل توجه است.

 

تلفیق ژانرها

رمان به شیوه‌ی رمان‌های کاراگاهی شروع می‌شود؛ کاردان مامور زبردست شهربانی اصفهان مامور می‌شود تا در خصوص حضور ماموران خارجی در اصفهان و محله‌ی خواجو که خانه فتانه در آن‌جا قرار دارد تحقیق کند. همانند نمونه‌های دیگر این ژانر برای کاردان ضرب‌الاجلی در نظر گرفته می‌شود و کاردان باید ظرف دوازده ساعت پاسخ بسیاری از سوالات را به اداره شهربانی بدهد.

در ادامه با تشریح ادوات جنگی و اختراعات رازدار کیمیاگر و فتانه، رمان به نوعی تبدیل به رمانی علمی-تخیلی می‌شود. مورد قابل توجه این است که همانند داستان‌های علمی تخیلی این اتفاقات در زمان آینده رخ می دهد اگرچه نویسنده این رمان را در سال ۱۳۲۱ نوشته است اما زمان وقوع داستان در سال ۱۹۶۶ میلادی است. و این آلات و ادواتی که شرح‌شان رفت در این سال یعنی اواسط دهه چهل خورشیدی وجود دارد و جنگ رخ نموده در این سال که شاید بشود آن را جنگ جهانی سوم نام نهاد.

رخداد مرکزی رمان که آن را به رمان‌های علمی تخیلی مربوط می‌کند در واقع اختراع عجیب فتانه دختر اصفهانی است.

 

 

دیدگاه پدر و دختر در زمینه علمی و اخلاقی با هم در تضاد است. پدر به دنبال اکسیر اعظم و ساختن طلای خالص است. اگرچه در زمان نوشتن این رمان تلویزیون وجود داشته و نویسنده هم در کتاب درباره‌ی آن می‌نویسد اما به نوعی جهان دیجیتال امروز را هم پیش‌بینی می‌کند و در صحنه‌ای چیزی شبیه به ویدئو کنفرانس برگزار می‌شود که فتانه با نماینده تمام ملل که هرکدام در کشور خودشان هستند صحبت می‌کند و مردم کل جهان هم با تلویزیون شاهد این گفتگوها هستند.

ایده و اختراع اصلی فتانه ساخت اشعه‌ای است که سخت‌ترین فلزات عالم را از فرسخ‌ها مسافت بتواند ذوب کند و بدین وسیله انبار ادوات جنگی تمام دول را از راه دور نابود کند و به این ترتیب جنگ به پایان برسد.

 

ایده‌های فمینیستی

شخصیت اصلی رمان فتانه دختر جوان اصفهانی است همین به خودی خود دیدگاه نویسنده را نشان می‌دهد. دختر جوانی که می‌خواهد در جهان صلح برقرار کند و کاری کند که دیگر در جهان جنگی وجود نداشته باشد. این ایده در شکل‌های دیگری هم در رمان مطرح می‌شود گاه به شکل داستانی و در روند رمان و گاه حتی به شکل مستقیم. بعد از آن‌که مجمع صلح می‌پذیرد که نمایندگانی از کشورها برای این مجمع انتخاب بشوند که طعم جنگ و مرارت‌های آن را کشیده‌اند بسیاری از نمایندگانی که انتخاب می‌شوند زن هستند.

نماینده مردم یونان زنی بیمار که تنها بازمانده جنگ در یکی از دهات یونان است. نماینده روس‌ها هم مادری است که چهار فرزند ارشدش در جنگ کشته شده است. نماینده ایتالیا زن جوانی است که شوهرش در حملات هوایی کشته شده است. نماینده ایران هم که بالطبع فتانه است.

علاوه بر این‌ها یکی از ایده‌ها مهم و اصلی رمان این است که فقط مادران می توانند پیام‌آور صلح در جهان باشند و این مردان هستند که آتش جنگ و خشونت را برپا می‌کنند.