سن چقدر برای شما محدودکننده است؟ آیا تاکنون برایتان پیش آمده از آرزوهایتان به بهانه سن بالا دست بکشید؟ اگر این طور است، امروز تا پایان این معرفی کتاب با ما همراه باشید تا کتاب بریت ماری اینجا بود اثر «فردریک بکمن» را به شما معرفی کنیم؛ کتابی که داستان زنی قوی را روایت می کند که تلاش می کند تمام آرزوهایش را محقق کند.


شناسنامه کتاب بریت ماری اینجا بود



عنوان: بریت ماری اینجا بود

نویسنده: فردریک بکمن

مترجم : فرناز تیمورازوف (پیشنهاد کاربران)

تعداد صفحات: 380 صفحه

ناشر: نشر نون (پیشنهاد کاربران)


درباره نویسنده کتاب بریت ماری اینجا بود

کارل فردریک بکمن (Carl Fredrik Backman) وبلاگ نویس و نویسنده موفق سوئدی و متولد 1981 است. بکمن با مقاله هایی که در وبلاگ خودش و برخی مجلات و روزنامه ها منتشر می کرد معروف شد. او و همسر ایرانی اش به همراه دو فرزندشان ساکن سوئد هستند. این نویسنده جوان با نوشتن کتاب «مردی به نام اوه» کار خود را شروع کرد. موفقیت این کتاب به حدی بود که به بیش از 30 زبان در دنیا ترجمه شد و جزو پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز قرار گرفت.

فردریک بک من، نویسنده کتاب بریت ماری اینجا بودفردریک بکمن، نویسنده کتاب بریت ماری اینجا بود

از دیگر آثار این نویسنده سوئدی می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:









مردی به نام اوه
تمام آنچه پسر کوچولویم باید درباره دنیا بداند
مادربزرگم سلام رساند و گفت متأسف است
شهر خرس
و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود
ما در برابر شما
و من دوستت دارم









درباره کتاب بریت ماری اینجا بود

بریت ماری شخصیت اول این رمان است که همسرش به او خیانت کرده. ماری همسرش را ترک می کند و خود را با چالش های زندگی دوباره مواجه می کند. شهری که بریت ماری در آن زندگی می کند شهری کوچک است. او تلاش می کند مسئول نگهداری کودکان شود و در اتفاقات پیش رو بچه ها از او می خواهند مربی فوتبالشان باشد!

دوست داشتن فوتبال درست مثل عاشق شدن است؛ نمی دانید چطور در برابرش مقاومت کنید.

این کتاب سبکی ساده و قلمی دل نشین دارد. طنز خاصی در این کتاب موج می زند که نشان از هنر نویسنده دارد. بکمن به خوبی واقعیت های زندگی شخصیت های کتابش را طنزگونه بیان می کند. در طول خواندن این رمان، بارها با اتفاقات کوچکی مواجه می شویم که هرکدام به تنهایی وزنه ارزشمندی از مسیر داستان را به دوش دارند.

باید خلاف کارها را توی یه جزیره متروک انداخت و به هرکدومشون یه تفنگ داد تا خودشون خودشون رو تارومار کنند.



کتاب بریت ماری اینجا بود از دیگر ویژگی های شاخص این کتاب می توان به دیالوگ های کوتاه، معنادار و خاص آن اشاره کرد که در طول مطالعه بارها با آنها مواجه خواهیم شد. در ادامه، برخی از این دیالوگ های خاص را می خوانیم:


کسی که در این دنیا کمترین توجه را به همه چیز دارد همیشه پیروز می شود.


آدم باید حس کند که دیگران بهش احتیاج دارند.



ساختار کتاب بریت ماری اینجا بود

این کتاب رمانی با ساختاری به هم پیوسته دارد.

آیا این کتاب برای شماست؟

کتاب بریت ماری اینجا بود را شما هم بخوانید اگر:


احساس می کنید سن تان بالا رفته و دیگر وقت رسیدن به آرزوهایتان از دست رفته است؛
کسی در حق شما ظلم کرده و احساس ناامیدی می کنید؛
نمی دانید چطور می توان در روزهای سخت و شکننده همچنان سر پا ماند؛
علاقه مند به سبک خاص فردریک بکمن هستید و کتاب های دیگرش را خوانده اید.


بخش هایی از کتاب بریت ماری اینجا بود

یک سال می شود چند سال و چند سال می شود یک عمر. یک روز صبح بیدار می شوید و می بیند روزهای رفته تان بیشتر از روزهای پیش رویتان است و نمی دانید چطور به اینجا رسیده اید. (ص65، نسخه الکترونیکی)
***
بریت ماری آهسته می گوید: «همیشه فکر می کردم آدم واسه این پلیس می شه که به قانون و نظم اعتقاد داره.» سامی پاسخ می دهد: «مطمئنم اسون واسه این پلیس شده که به عدالت اعتقاد داره.» (ص83، نسخه الکترونیکی)

***
بریت ماری وسط حرفش می پرد. «که این طور.» بریت ماری اغلب این عبارت را می گوید: «که این طور.» کاربردش مثل «پس این طور» نیست که آدم متعجب می گوید؛ بیشتر مثل «ای بابا» یا «آها» است که آدم نسبتا دلخور آن را به زبان می آورد. (ص92، نسخه الکترونیکی)