وقتی این کتاب را باز می‌­کنی، می­‌توانی به هر جایی که دلت می‌­خواهد سفر کنی؛ از قطب جنوب تا صحراهای استرالیا، از عمق اقیانوس تا فضا. در این راه هم­سفران خوبی هم داری، آن­‌ها ماجراجویان بزرگی هستند که قبل از تو سفرهای زیادی رفته‌­اند و با چم‌­و­خم راه آشنا هستند.

نویسنده­ کتاب خودش یک ماجراجوی بزرگ است. الستر هامفریز در سال ۲۰۱۲ به عنوان ماجراجوی برتر نشنال جئوگرافیک معرفی شد. او اولین ماجراجویی­‌اش را در ۹ سالگی شروع کرد و به ارتفاعات سه قله‌­ی مشهور یورکشایر در محل زندگی‌­اش سفر کرد. او در ۲۵ سالگی تصمیم گرفت با دوچرخه‌­اش دور دنیا را بگردد. سفرش چهارسال طول کشید و توانست مناطق زیادی از اروپا، آفریقا و آمریکا را ببیند. او داستان این سفر ماجراجویانه‌­اش را در مجموعه‌­ای با عنوان پسری که دور دنیا را رکاب زد، تعریف کرده است.

الستر هامفریز در کتاب ماجراجویان بزرگ از ماجراجویانی گفته که الهام­‌بخش او بوده‌­اند. از افراد شجاع و دلیری که اجازه ندادند ترس‌­ها‌ی‌شان مانع کشف جهان شود. افرادی که چه تنها، چه با دوستان‌شان، با اتومبیل یا با شتر، راهی سفرهای دور و دراز شدند. سفرهایی که شاید تا سال­‌ها طول کشیده است. خواندن زندگی این ماجراجویان، فرصت تخیل ­کردن را به ما می‌­دهد. شاید همراه با امیلیا ارهارت بر فراز اقیانوس اطلس پرواز کنیم یا برعکس ترجیح بدهیم روی قایقی در اقیانوس، همراه با سارا اوتن پارو بزنیم. شاید دل­مان بخواهد به سال­‌های دور برویم و همراه ابن ­بطوطه با شتر سفر کنیم یا با رانولف فینس هم­سفر شویم که با وجود ۷۶ سال، هنوز هم رویای سفرهای جدید را در سر دارد. شاید هم همراه اپسلی چری گرارد به قطب جنوب برویم و در سرمایی که گاهی به زیر ۶۰ درجه هم می­‌رسد، تخم پنگوئن جمع کنیم.

یکی از نقاط قوت کتاب، تصویرگری­‌های آن است. داستان بعضی از ماجراجویی­‌ها به شکل کمیک استریپ آمده است و خواننده با دیدن تصاویر می‌­تواند داستان را دنبال کند. بعد از معرفی هر شخصیت و داستانش، یک راهنمای سفر هم آمده است. در این راهنمای سفر می­‌توان وسایلی که برای رفتن به قله‌­ی اورست لازم است را پیدا کرد؛ باید کلاه ایمنی، تبر یخ‌­شکن، ماسک اکسیژن و … همراه داشت. در بعضی از صفحه­‌های کتاب، دستور تهیه‌ی غذا آمده است و با یادگرفتن دستور، می‌­شود خوراک گوشت مخصوص بومیان آمریکا را درست کرد. به علاوه، گاهی یک صفحه از دفتر خاطرات هر فرد آورده شده است. مثلاً با خواندن خاطرات مایکل کالیتر، می­‌توان هیجان او را برای سفر به فضا حس کرد. نقشه‌­ی سفر ماجراجویان و راهی که طی کرده­‌اند هم به تصویرکشیده شده تا خواننده بتواند مسیر سفر آن‌­ها را دنبال کند.

در این کتاب نویسنده فقط از مزایای ماجراجویی و سفرکردن صحبت نکرده است. درباره­‌ی شکست­‌ها، سختی‌­ها و بیماری‌­ها هم صحبت شده و نویسنده سعی کرده تصویری واقعی از شخصیت موردنظرش نشان بدهد و او را یک قهرمان دست‌نیافتنی ترسیم نکرده است. در انتهای هر مطلب، نویسنده علت انتخاب این شخصیت و تاثیری را که روی او داشته نیز بیان کرده است. کتاب از تنوع شخصیتی خوبی برخوردار است و هم درباره زنان و هم مردان کاوش­گر صحبت کرده است.

خواندن این کتاب به کودکان و نوجوانان نشان می‌­دهد غیرممکن وجود ندارد. ماجراجویان بزرگ، آدم‌­های معمولی‌­ای هستند که به حرف دل‌شان گوش داده­‌اند و مرزهای جغرافیایی جلوی آن‌­­ها را نگرفته است. زندگی این افراد با سفرکردن معنا پیدا کرده و به گفته سعدی خوب گوش سپرده‌­اند که: «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.»

نویسنده در انتهای کتاب، از خواننده می‌­پرسد آیا او می‌­خواهد ماجراجوی بزرگ بعدی باشد؟ خواندن ماجراجویی‌­هایی این افراد، ذوق و شوق ماجراجو شدن را در هر­کدام از ما بیدار می‌­کند. از کجا معلوم اگر الستر هامفریز خواست کتاب دیگری درباره ماجراجویان بزرگ بنویسد، اسم ما را هم در کتابش نیاورد؟