مرگ در نمیزند، از دیوار بالا میآید!
یک جوک قدیمی هست که میگوید دو پیرزن در اقامتگاه کوهستانی «کَتسکیل» هستند. یکی از آنها میگوید: «غذای اینجا خیلی افتضاحه». آن یکی جواب میدهد: «آره، درسته، از اون بدتر اینکه همین هم کم میدن!» خب، اساسا این حسی است که من نسبت به زندگی دارم!
وودیآلن، آنیهال، ۱۹۷۷
«مرگ در میزند» گزیدهای از مقالات، داستانها، و نمایشنامههای طنزآمیز آلن استوارت کنیگزبرگ ملقب به وودی آلن کارگردان، بازیگر و طنز نویس معروف آمریکایی است. وودی آلن ضمن فعالیت در عرصه سینما، این نوشتهها را در دهه هفتاد برای مطبوعات -اکثرا نشریه نیویورکر- به نگارش درآورده و در کتابی با عنوان Complete prose of Woody Allen به چاپ رسانده است. حسین یعقوبی؛ مترجم که خود طنزنویس چیرهدست و توانایی است از میان مقالات و داستانهای این کتاب آنهایی را که از لحاظ غرابت مضمون و بازیهای کلامی بیش از مابقی قابل ترجمه و انتقال به زبان فارسی بودهاند انتخاب کرده و در مجموعهای با عنوان «مرگ در میزند» تحویل مخاطب فارسیزبان داده است.
این کتاب با مقدمه مترجم پیرامون وودیآلن و آثارش آغاز میشود و شامل پانزده داستان، نمایشنامه و مقاله در قالبها و با موضوعات متنوع از این طنزنویس معروف است. عنوان کتاب نیز برگرفته از نخستین نمایشنامه مجموعه با عنوان «مرگ در میزند» است. در این نمایشنامه مردی پنجاه و هفتساله به نام «نات» تنها در اتاق خوابش نشسته که یکباره مرگ در هیات یک انسان به سراغش میآید. مرگی که اتفاقاً نهتنها برای آمدن به داخل اتاق در نمیزند و اجازه نمیگیرد بلکه از دیوار خانه نات بالا میآید و یکباره و ناگهانی مقابلش ظاهر میشود! و اما اوج طنازی وودی آلن در این نمایشنامه شوخی با فیلم مهرهفتم از فیلمساز مورد علاقهاش اینگمار برگمان است: آنجا که نات؛ شخصیت اصلی داستان به منظور وقت خریدن برای خودش به مرگ پیشنهاد ورقبازی میدهد و بر خلاف مهرهفتم برگمان، این مرگ است که در بازی شکست میخورد و نهتنها دست خالی از خانه نات برمیگردد بلکه به خاطر لقبودن سنگ یکی از پلههای خانه نات از پلهها سقوط میکند!
وودی آلن نه فقط در داستان «مرگ در میزند» مرگ را به شوخی میگیرد و با طنازیِ تمام با ماهیت تلخترین واقعیت هستی، مزاح میکند بلکه در داستانها و مقالات دیگر کتاب از جمله «درنقش سقراط» و «کنت دراکولا» نیز هر جا که فرصت یافته به شوخی با مرگ پرداخته است.
«مرگ»، «عشق»، «روابط عاشقانه و زناشویی»، «جادو»، «ماورالطبیعه» و «فلسفه» از مهمترین موضوعات و مضامینی هستند که داستانهای کتاب مرگ در میزند حول آنها شکل گرفتهاند و میتوان این مضامین و موضوعات را مهمترین دغدغههای وودیآلن نه فقط به عنوان یک نویسنده بلکه به عنوان یک فیلمساز دانست. وودیآلن سالهاست داستانها و فیلمهایش را حول همین موضوعات بنا میکند و شاید بشود یکی از دلایل ماندگاری مقالات و نوشتههای مطبوعاتیاش و به تبع آن کتاب مرگ در میزند را همین پرداختن به موضوعات و مضامین عمیق هستی که دنیای ذهنی نویسنده را تشکیل میدهند و دوری از مضامین سطحی و ژورنالیستی دانست. همین موضوع است که سبب میشود طنز ژورنالیستی وودیآلن درست مانند فیلمهایش مورد قبول خواص و روشنفکرها واقع شود موفقیتی که کمتر نصیب طنزنویسهایی میشود که غالبا دایره مخاطبانشان را عامه مردم تشکیل میدهند.
یکی دیگر از ویژگیهای طنزهای وودی آلن در کتاب مرگ درمیزند انتخاب ظرفها و قالبهای متنوع برای بیان مضامین مورد علاقه نویسنده است. چنانچه قالبهایی که وودی آلن برای نوشتههای مطبوعاتیاش انتخاب کرده درست متناسب با مضمونی است که سراغ آن رفته است برای مثال در نوشته «معماهای جنایی بازرس فورد» در قالب معماهای جنایی طنزآمیز با فیلمها و داستانهای جنایی شوخی کرده و در نوشته «پیرامون ماوراءالطبیعه» در قالب تجربیات طنزآمیز افراد پیرامون ماوراءالطبیعه به شوخی با این دنیای ناشناخته پرداخته است.
و اما مهمترین ویژگی که طنزهای وودی آلن را به مرتبهای فراتر از طنزهای سایر نویسندگان این حوزه ارتقا میدهد جهانبینی وودی آلن یا نوع نگاه وودی آلن به جهان هستی است. نگاهی که هر طنزنویسی از آن بهرهمند نیست و الحق مختص اوست! نگاهی تلخ، گزنده و در عین حال شوخطبعانهای که وودی آلن از پشت عینک معروفش به جهان هستی دارد! اوج این نگاه را میتوان در تصویری که وودی آلن از عشق و روابط زناشویی در داستانها و فیلمهایش ارائه میدهد مشاهده کرد: پوچی و لذتی که از نگاه وودی آلن به شکل افتراقناپذیری در دل این روابط در هم تنیده شدهاند. برای نمونه وودی آلن در بهترین داستان کتاب «اپیزود کوگلماس» داستان یک پرفسور ادبیات به نام کوگل ماس را روایت میکند که از زندگی زناشوییاش خسته شده و برای تنوع بخشیدن به آن، به جادو و اتاقک جادویی متوسل شده است، اتاقک جادویی که از طریق آن میتواند با «اِما بواری» داستان مادام بواری دیدار کند و وارد رابطه عاطفی شود غافل از اینکه دیری نمیگذرد که این رابطه عاشقانه هیجانانگیز نیز وجوه ناخوشایند خود را آشکار میکند و به پوچی میرسد! ناگفته نماند که وودی آلن سالها بعد از چاپ این داستان به خاطر فیلمنامه فیلم تحسینشدهی نیمهشب در پاریس که مضمون و محتوایی شبیه همین داستان را دارد جایزه اسکار میگیرد و مورد تقدیر واقع میشود!
دسته بندی : سبک زندگی
مقالات مرتبط
- هیچ فرصتی را برای ثبت تصویر جادویی از دست ندهید
- بهترین برند لوازم آرایش ۲۰۱۹
- رکورد جدید توییتر در هر ثانیه 7,196 پست برای نتایج مسابقه نهایی جام جهانی فوتبال بانوان
- توجه ویژه گوگل به تبلت های آندروید در سال 2012
- قیمت سهام استودیو CD Projekt Red در عرض دو ماه 25 درصد کاهش پیدا کرده است
- نینجا به طور رسمی بازگشتش به توییچ را اعلام کرد
- دندان پزشکی زیبایی شامل چه چیزهایی است
- اپل خود را برای عرضه یک محصول انقلابی جدید آماده میکند
- خرید انواع گیفت کارت های معتبر از Giftcard.ir
- تصویری که کلیت دعوای حقوقی اپل و سامسونگ را تشریح میکند
- نکات برجسته زندگی نامه 60 دقیقه ای استیو جابز
- قفسهای بزرگتر نمیخواهیم
- تریلر جدید بازی Mafia: Definitive Edition در افتتاحیه گیمزکام 2020 منتشر شد
- وبسایت Call of Duty خبر از عرضه زودتر پلی استیشن 5 در آمریکا و کانادا می دهد
- چگونه یک بیوتی بلاگر موفق شویم؟
- اطلاعات گوشی چهار هسته ای الجی لو رفت
- خیال میکنم فارسیام بهتر باشد
- ام اس آی : جشن تولد 34 سالگی اژدهای تایوانی (MSI) با یک دنیا موفقیت
- جعفر مدرس صادقی، از «سفر کسرا» تا «بهشت و دوزخ»
- ۹ روش برای افزایش توانایی مغز و بالا بردن سطح هوش
منبع : تیاندا