فرید اورخان پاموک را در ایران با نام اورهان پاموک می‌شناسیم. رمان‌نویسی اهل کشور ترکیه که در سال ۲۰۰۶ نوبل ادبیات را برنده شد و شانس این را پیدا کرد که آثارش به ۵۶ زبان مختلف ترجمه شوند. پاموک روزنامه‌نگاری خوانده و البته هیچ‌وقت روزنامه‌نگاری نکرده است، تحصیلاتش در زمینه‌ی معماری را هم نیمه‌تمام رها کرده و تمام دانش و تجربه‌اش را برای نوشتن به معنی کلاسیک آن که رمان‌نوشتن و داستان‌نویسی باشد، به‌کار گرفته است. 

پیش از آن‌که در سال ۱۹۹۸ با نام من سرخ به اوج شهرت برسد، جودیت بیک و پسران (۱۹۸۲)، خانه‌ی خاموش (۱۹۸۳)، قلعه‌ی سفید (۱۹۸۵)، کتاب سیاه (۱۹۹۰)، چهره‌ی پنهان (۱۹۹۲) و زندگی نو (۱۹۹۴) را منتشر کرده بود و در دانشگاه کلمبیا به مدت ۳ سال ادبیات داستانی تدریس می‌کرد.

عمده مسئله‌ی اورهان پاموک در نوشته‌هایش در درجه‌ی اول، استانبول است، چه چهره‌ی جدید شهر و چه تصویری که از آن از دوره‌ی امپراتوری عثمانی باقی مانده است. به جز ترکیه، شهر و استانبول، پدران و پسران موضوع دومی است که پاموک متأثر از زندگی و علاقه‌هایش در کتاب‌هایش به آن‌ اشاره می‌کند.

پاموک نویسنده‌ی پر کاری‌ست، بعد از نام من سرخ، ۱۰ اثر شاخص نوشته که اکثرشان در ایران ترجمه شده‌اند. در میان آن‌ها می‌توان به استانبول: شهر و خاطره‌ها (۲۰۰۳) اشاره کرد که به عنوان یکی از موفق‌ترین اتوبیوگرافی‌های نویسندگان ادبی از آن یاد می‌شود. در پرونده‌ی حاضر، سعی کرده‌ایم به جز مروری بر نام من سرخ که مهم‌ترین کتاب پاموک است، اورهان پاموک دوره‌ی جدید را هم طریق دو کتاب آخرش (شوری در سر و زنی با موهای قرمز) معرفی کنیم. گریزی به نثر غیر داستانی او هم بزنیم (پدرم) و ایده‌های اصلی این نویسنده را از طریق مرور چهار اثر از او باهم بهتر بشناسیم. این پرونده به جز مرور این چهار کتاب، شامل یک مقاله‌ی ترجمه از شاج متیو است که نویسنده در آن درباره‌ی «پدران، پسران و غرب در ترکیه‌ی اورهان پاموک» صحبت می‌کند.

 

داستانِ نقاش‌خانه‌ی دربار عثمانی

از شهر بگو، از استانبول

قصه‌هایی که زندگی کرده‌ایم

دستنوشته‌های پدر اورهان پاموک

پدران، پسران و غرب در ترکیه­‌ی اورهان پاموک