در روز میلاد مسیح و جشن کریسمس مسیحیان کاتولیک و پروتستان (کریسمس ارامنه گریگوری و ارتدوکس‌های روس و شرقی دوهفته دیگر در شش ژانویه است) و در آستانه سال نو میلادی و آغاز دهه بیست میلادی، پرونده جدید سایت وینش را به داستان‌هایی از کریسمس اختصاص داده‌ایم.

دیکنز در سی‌ویک سالگی با کتاب کوچک اما تاثیرگذارش هم یک کاراکتر به یادماندنی «اسکروج» خلق کرد و هم در احیای سنت آن سال‌ها کمرنگ شده‌ی کریسمس نقش ایفا کرد. سرود کریسمس کتاب کوچک و کم‌حجمی است که در میان آثار سترگ دیکنز یک استثناست. در این یادداشت به زمینه اجتماعی کتاب و وضعیت جامعه انگلستان و احوال شخصی دیکنز در زمانه‌ی نوشته شدن کتاب پرداخته‌ایم.

کریسمس مبارک، آقای اسکروج!

آنی خاچیکیان در یادداشتی به معنای جشن کریسمس و ارتباط آن با افسانه‌ها و اسطوره‌ها و همینطور ارتباط آن با دنیای امروز و کارکردهایش پرداخته است. نمادهای کریسمس چه بوده‌اند و در طول زمان چطور تغییر کرده‌اند؟ چقدر می‌شود از این نمادها و میراث‌ها معنی‌های تازه ساخت؟

کریسمس: دیرین و به‌روز

اما در پایان یک هدیه ویژه برای کریسمس داریم. یک داستان کوتاه از هکتور هیو مونرو نویسنده انگلیسی که وقایع آن در حین جشن کریسمس می‌گذرد. البته در این مراسم همه از جشن گرفتن لذت نمی برند. یک نفر هست که به قول نویسنده کتاب «ذغالش گر نمی‌گیرد» او برتی است که بد بلایی سر بقیه می‌آورد. خواندن این داستان کوتاه را به مخاطبین سایت توصیه می‌کنیم.

شب کریسمس برتی