نویسنده: کیتی والدمن مترجم: راضیه شاهوردی

وقتی درباره‌ی کیفیت کتاب‌‌ها صحبت می‌شود، می‌توان با اطمینان گفت هیچ‌زمانی نیست که کتاب‌های خوبی در حال نوشته شدن نباشند. اما در سال ۲۰۱۹ تعداد این کتاب‌های خوب اندکی از سال‌های پیش بیشتر بود. پیدا کردن ده کتاب برتر برای من کاری به‌غایت دشوار است. فهرستی طولانی‌ از کتاب‌هایی وجود دارد که بسیار درباره‌ی خوبی‌شان شنیده‌ام اما فرصت نکرده‌ام آن‌ها را بخوانم. ادعا نمی‌کنم که این فهرست، فاقد هرگونه قضاوت عینی است، در واقع بیش از هر چیز نشاندهنده‌ی شکل مصرف ادبی نویسنده و ذائقه‌ی او است. فهرست پیش رو مملو است از داستان‌ها، شرح حال‌ها، داستان‌هایی که به شرح حال شبیهند و شرح حال‌هایی که شبیه داستان به نظر می‌رسند. ممکن است انتخاب بهترین کتاب‌های سال ۲۰۱۹ کار دشواری باشد، اما یک چیز را با اطمینان می‌توان گفت: امسال برای جهان ادبیات سال دلپذیری بود.

 

۱. چیزهای تقریباً مرده، نوشته‌ی کریستن آرنت

آرنت در اولین رمان خود، داستان تاکسیدرمیستی به نام جسا-لین، ساکن فلوریدای مرکزی را روایت می‌کند که سوگوار مرگ پدرش است. معشوقه‌ی او، که اتفاقاً زن‌برادرش هم هست، فرار کرده و مادرش مشغول تکه‌تکه کردن نمونه‌های پدر – که او هم تاکسیدرمیست بود – و تبدیل آن‌ها به چیدمان‌های هنری اروتیک است. در این اثر طنزی سیاه با نثری غنی ترکیب می‌شود؛ فلوریدایی که آرنت می‌سازد – جهانی ساخته شده از لذت و خطر – سرشار از همان آزادی‌ای است  که شخصیت اصلی به دنبال آن است. تاکسیدرمی در چیزهای تقریباً مرده به تجسم دگرباشی، رابطه‌ی جنسی، هنر و فقدان بدل می‌شود.

 

۲. بازی غواصان نوشته‌ی جسی بال

بال در این افسانه‌ی دیستوپیایی،‌ جامعه‌ای را متصور می‌شود که به دو بخش تجزیه شده و در آن اعضای طبقات بالاتر می‌توانند به هر دلیلی که می‌خواهند اعضای طبقات پایین‌تر را به قتل برسانند. هر کدام از کاراکترها درجه متفاوتی از خودآگاهی دارند. برای روایت قصه از زبانی بسیار ساده و بی‌تکلف استفاده شده که حاکی از معصومیت شخصیت‌هاست. شخصیت‌هایی که در ازای هزینه‌ای وحشتناک معصوم نگه داشته شده‌اند.

 

۳. تمرین اعتماد، سوزان چوی

سارا و دیوید، دانش‌آموزان یک مدرسه‌ی معتبر هنرهای نمایشی هستند که زیر نگاه معلم کاریزماتیک و کنترلگرشان، عاشق یکدیگر می‌شوند. نوجوانان کتاب پر از انرژی، هورمون و خودآگاهی‌ای دردناک هستند. تمرین اعتماد در ابتدا به عضلات منقبض‌شده‌ و درهم‌پیچیده‌ی رقصنده‌ای می‌ماند که در پرده‌ی میانی انرژی ذخیره شده در آن‌ها را به انفجاری مانند رقص توییست بدل و توجه خواننده را به مسائلی چون مؤلف بودن و استیلا جلب می‌کند.

 

۴. اردک‌ها، نیوبری‌پورت، لوسی المان

این رمان پیرو جریان سیال ذهن به این پرسش می‌پردازد که در جهان امروز ما چطور زندگی می‌کنیم و می‌اندیشیم: مغروق در اطلاعات، بهت‌زده از اخبار و با این حال اسیر جزئیات کسالت‌بار کار و خانواده. قهرمان بی‌نام داستان المان، زنی میانسال، خانه‌دار، معمولی و ساکن اوهایو است. اما مجموعه‌ی ترس‌ها و خواسته‌هایش او را به کیفیتی قدسی می‌رساند.

 

۵. دختر، زن، دیگری – برناردین اواریستو

اواریستو برای این کتاب که هشتمین رمان وی است موفق شد به همراه مارگارت اتوود (برای کتاب وصیت‌ها) جایزه‌ی بوکر امسال را دریافت کند. این رمان به مسأله‌ی زنانگی در میان سیاهپوستان می‌پردازد. هر فصل از کتاب به یک شخصیت می‌پردازد – یک نمایشنامه‌نویس فمینیست، دختر پیرو سبک گوتیکش و یک معمار تجزیه‌طلب همجنسگرا که با دوستش رابطه دارد – و به مرور ارتباط بین این سه نفر تقویت می‌شود. لحن اواریستو هربار شکلی می‌گیرد، گاهی پرطنین و گاهی رازآلود، گاهی شاد و گاهی مصیبت‌زده. زبان او یادآور اشعار آزاد انتوزاکی شانگی (شاعر سیاهپوست) است، اما در عین حال ریتمی منحصربه‌فرد دارد. 

 

۶. چگونه برای زندگی‌هایمان می‌جنگیم – سعید جونز

روایت دوران بلوغ جونز به عنوان یک شاعر همجنسگرای سیاهپوست در جنوب آمریکا دارای جذابیتی بی‌واسطه است. او درباره‌ی معشوقانش در کالج، وجود جرایم متعصبانه و مادر مصمم و آرامش می‌نویسد که همیشه از او حمایت می‌کرد اما هرگز حرفی درباره‌ی هویت جنسی پسرش نمی‌زد. کتاب که بسیار کم‌حجم و گزیده نیز هست، سرشار از انرژی مضطربی است که اغلب به شکل نوعی سرخوشی فوران می‌کند.

 

۷. در خانه‌ی رویایی – کارمن ماریا ماچادو

این مموار که داستان رابطه‌ی پرآسیب ماچادو با یک زن دیگر را روایت می‌کند، کاری است از منظر شخصی و عمومی شجاعانه. روایتی که از میان ژانرهای مختلف عبور می‌کند – «خانه‌ی رویایی به مثابه‌ی فیلم هیولایی»، «خانه‌ی رویایی به مثابه‌ی مسأله‌ی ریاضی» – و با نگاهی قدرتمندانه به  بررسی آسیب‌پذیری می‌پردازد. ماچادو سعی دارد با نقد ادبی خود، بر حسی از جابه‌جایی تآکید کند. (درست قبل از پیشگفتار کتابش می‌نویسد: «من هیچوقت پیشگفتارها را نمی‌خوانم… اگر آن‌چه نویسنده قصد دارد بگوید مهم است، چرا آن را به پیرامتن منتقل می‌کند؟‌ آن‌ها قصد پنهان کردن چه چیزی را دارند؟)

 

۸. والری – سارا استریدسبری

استریدسبری در رمان شاعرانه‌ی پر از آشفتگی‌اش اقتباسی آزاد از زندگی والری سولاناس، فمینیستی که می‌خواست اندی وارهول را به قتل برساند، ارائه می‌دهد. (دریکی از بخش‌های کتاب، والری که بی‌حال در بستر مرگ افتاده، با راوی کتاب که در آنجا حضور ندارد، مشاجره می‌کند). خط اصلی داستان، تلاش استریدسبری برای شناختن سوژه‌ی مرموز و متناقضی است که انتخاب کرده. 

 

۹. بدیهی – ماریا تومارکین

کتاب از مجموعه‌ای از مقاله‌های پرشور و عالی تشکیل شده که هر کدام از یک جمله‌ی قصار استفاده می‌کنند – «زمان همه‌ی زخم‌ها را شفا می‌دهد»، «نمی‌توان دو بار وارد یک رودخانه شد» – تا به دغدغه‌های تومارکین بپردازد: تروما، خلاصی نیافتن از گذشته و کارا نبودن زبان. تومارکین به موضوعاتی مثل خودکشی جوانان و وضعیت افراد بی‌خانمان در شمال ملبورن می‌پردازد اما با این حال رویکردی سانتیمانتال ندارد. این داستان بسیار دلسوزانه یا به تعبیری واجد شفقتی اندوهناک است.

 

۱۰. مدتی کوتاه بر زمین می‌درخشیم – اوشن وونگ

وونگ، شاهر و مهاجر ویتنامی، داستان بزرگ شدن خود را از زبان مادرش بازگو می‌کند که کتاب خطاب به او نوشته شده است. این زن که رز نام دارد، همزمان مادری عاشق و آسیب‌زننده است. او سواد ندارد اما داستان‌خوانی‌های خیالی‌اش مجالی است برای روایت داستان. رز برای پسرش تبدیل به افقی شده که در آن صمیمیت و تنهایی به یکدیگر می‌رسند. مسأله‌ی کتاب واکاوی اختلافات بین انسان‌هاست در حالی که اعتراف می‌کند اختلافات کمی هستند که حل می‌شوند.