رمان خانم اسمیلا و حس برف روایت پرفراز و نشیب ماجراهایی است که هنگام ردگیری مرگ مشکوک پسر بچه‌ای هفت‌ساله برای خانم اسمیلا رخ می‌دهد. ایسایاس ساکن کپنهاگ دانمارک در همان ابتدای داستان به‌علت سقوط از پشت‌بام خانه‌شان مرده؛ او پسر جومیاله زنی دائم‌الخمر ــ همسایه‌ی خانم اسمیلا و پیتر مکانیک ــ است. بازپرس جنائی مورد مشکوکی درباره‌ی مرگ ایسایاس تشخیص نمی‌دهد ولی از نظر خانم اسمیلا نحوۀ قرارگیری ردپاهای ایسایاس روی برف پشت‌بام مشکوک است . شخصیت اصلی داستان خانم اسمیلاست؛ ۳۷ساله، دختر یک پزشک حاذق دانمارکی و زنی اسکیمو از گرینلند با مهارت‌هایی مردانه. او در دانشگاه ریاضی خوانده و به فهمیدن هر چیز تازه علاقه‌مند است.

خانم اسمیلا با توصیف و مثال‌هایش از برف و یخ مخاطب را به دنیای خود می‌برد و با ورودش به ماجرای کشف راز مرگ ایسایاس پای او به بایگانی پرونده‌های اداری و مالی شرکت کریولیت باز می‌شود. شرکتی که ظاهراً در زمینۀ کشف و استخراج معادن الماس قطب شمال فعالیت داشته است. رمان داستانی چند لایه دارد و اگرچه در ژانر جنائی-معمایی قرار می‌گیرد ولی می‌توان از زوایای متعدد به آن نگریست: از سویی مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جغرافیایی که داستان در آن روایت می‌شود ــ دانمارک پسااستعماری، امپریالیسم، سوسیالیسم، استثمار معادن الماس، تنش‌های اقلیت مهاجر گرینلندی با ساکنان کپنهاگ، تفاوت‌های سبک زندگی و… از جمله‌ی این موضوعات است.

از دیگر سو بیان عقاید و دیدگاه‌های مذهبی شخصیت‌هایی چون خانم اسمیلا و السا و… به آن بعدی فلسفی-اعتقادی داده است و پرداخت به آن گاه با ارجاعات مستقیم به کتاب مقدس و بحث شخصیت‌ها پیرامون آن رخ می‌دهد. . همچنین روابط خانوادگی و عاطفی در داستان از جایگاه منحصر به خود برخوردارند. رابطۀ پدر و دختری که با نقب زدن به گذشته‌ و زندگی اسکیموها و… به بهانه‌ی کشف راز مرگ ایسایاس روایت می‌شود. شکل گیری رابطه‌ای عاطفی بین پیتر ـ همسایه‌ی مکانیک خانم اسمیلا با او نیز که به همین بهانه روایت می‌شود از آن نمونه است. . توصیف جزئیات فضاهای عینی و درون‌ذهنی، مخاطب را همگام با راوی و قدم‌به‌قدم در کپنهاگ و گرینلند و اسکله‌ها و… پیش می‌برد. بیان تشبیهات متناسب با جهان هر شخصیت داستانی، توالی منسجم اتفاقات، وجود تعلیقی کشش‌برانگیز برای مخاطب و… حکایت از مهارت نویسنده در به‌کارگیری تکنیک‌های ادبی دارد. رمان خانم اسمیلا و حس برف را پیترهوگ نوشته و سامگیس زندی آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب را فرهنگ نشر نو برای اولین بار در بهار ۱۳۹۴ منتشر کرده است.